نويسندگان



آثار تاريخي رادین عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 از یک عاشق شکست خورده پرسیدم:

 بزرگ ترین اشتباه؟ گفت عاشق شدن

گفتم بزرگ ترین شکست؟ گفت شکست عشق

گفتم بزرگترین درد؟ گفت از چشم معشوق افتادن

گفتم بزرگترین غصه؟ گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن

گفتم بزرگترین ماتم؟ گفت در عزای معشوق نشستن

گفتم قشنگ ترین عشق؟ گفت شیرین و فرهاد

گفتم زیبا ترین لحظه؟  گفت در کنار معشوق بودن

گفتم بزرگترین رویا؟ گفت به معشوق رسیدن

پرسیدم بزرگترین ارزوت؟ اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت: ( مرگ)


[+] نوشته شده توسط در 16:12 | |







رفیق نیمه

 

خیلی وقت دیگه نیستی بودنت شده یه حسرت

میرم و تنها میمونی که بشه برات یه عبرت

روزگاری دل ما هم گره خورده بود اما

من که شیدایم و تنها انشالله نباشی تنها

روزگار ما همینه,روزگار دل بریدن

میشینم تنهای تنها,از ته دل آه کشیدن

میروم و رو شونه هایم مونده یه نگاه خسته

پبش تو به یادگاری میذارم دل شکسته

میرم اما تو بدون که زخمیم,پرهام شکستن

من که رفتم اما قومی به امید تو نشستن

سهم من خاطره بود وحسرت یک دل پرخون

تو ولی خوش باش تا خوشحال میگذره شبهای مجنون

 


[+] نوشته شده توسط در 15:54 | |







yasii

 

 
 غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق
یه جوون میاد میزاره گلای سر شقایق
 بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار
 اشک میریزه از دو چشمش مث بارون وقت دیدار
 زیر لب با گریه میگه مهربونم بی وفایی
 رفتی و نیستی بونی چه جگرسوزه جدایی
 اخه من تورو میخواستم اون نجیب خوب و پاک 
 اون صدای مهربون نه سکوت سرد خاک
 تویی که نگاه پاکت مرحم زخم دلم بود 
 دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود
 تو که ریشه کردی با من توی خاک بی وفایی
 تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری
 پس چرا تنهام گذاشتیی تو ی این فصل سیاهی
 تو عزیز ترینی اما یه رفیق نیمه راهی
 داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من
 رفتی و دیگه چه فایده ناله و ضجه شیون
 تو سفر کردی به خورشید رفتی اون ور دقایق
 من و جا گزاشتی اینجا با دلی خسته و عاشق
 نمیخوام بی تو بمونم بی تو زندگی حرومه
 تو که پیش من نباشی همه چی برام تمومه
 عاشق خسته و تنها سر گزاشت رو خاک نمناک 
 گفت جگر گوشه ی عشقو دادمش دست تو ای خاک
 نزاری تنها بمونه همدم چشم سیاش باش  
شونه کن موهاشو اروم شبا قصه گو براش باش
 و غروب با اون غرورش نتونست دووم بیاره 
 پا کشید از اسمون و جا شو داد به یک ستاره
 اون جوون داغ دیده با دلی شکسته از غم 
 بوسه زد رو خاک یار و دور شد اهسته و کمکم
 ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد
 روشو برگردوند و داد زد به خدا نمیری از یاد
 
       شعری از بهترین دوستم:yasaman hasanpoor&yasii
 

[+] نوشته شده توسط radin در 14:14 | |







 


[+] نوشته شده توسط radin در 23:38 | |







 

كي جدا ميديده از هم ما رو 

كي ميونمون فاصله انداخته ؟

كيه كه حل كنه اين معما رو ؟!!!

از اون لحظه كه دل به تو بستم 

از اين كه نباشي ميترسيدم

به خودم مي گفتم كاشكي ميمردم

اما اين روز ها رو نميديدم

چشامو بستم تا نبينم قلبت سهم كي داره ميشه

چشاتو باز كن تا ببيني قلبم بي تو آواره ميشه

بيا تماشا كن بي تو چيزي از دلم نميمونه

واسه تو كه قلبت از سنگه دل كندن چه آسونه

چشامو بستم تا نبينم قلبت سهم كي داره ميشه

چشاتو باز كن تا ببيني قلبم بي تو آواره ميشه

بيا تماشا كن بي تو چيزي از دلم نميمونه

واسه تو كه قلبت از سنگه دل كندن ازم چه آسونه

من و تو يك عمري با هم بوديم كي جدا ميديده از هم ما رو

كي ميونمون فاصله انداخت  كيه كه حل كنه اين معما رو

از اون لحظه كه دليل تو هستم

از اين كه نباشي ميترسيدم به خودم ميگفتم كاشكي ميمردم

اين روز هارو اما نميديدم

چشامو بستم تا نبينم قلبت سهم كي داره ميشه

چشاتو باز كن تا ببيني قلبم بي تو آواره ميشه

بيا تماشا كن بي تو چيزي از دلم نميمونه

واسه تو كه قلبت از سنگه دل كندن چه آسونه


[+] نوشته شده توسط radin در 23:31 | |







 قلبم محبوس كسي است و جانم اسير اين خانه

 

دوستش مي دارم نميدانم چگونه است كه هرچه ميكنم غلط ميشود.فضاي خانه را دوست ندارم اسارت را دوست

ندارم آزادي را با او ميخواهم.

گاهي دردمندش ميكنم و گاهي بي آنكه بخواهم خاطرش را آزرده مي كنم نميدانم شايد آنقدر به من عشق

ميورزد كه گاه مبهوط مي مانم به چشمانش كه مي نگرم از خود بي خود مي شوم او اسم اين را چه مي گذارد؟

خونسردي   در دل كه به واقع اينگونه نيست

در تك تك لحظاتم نقش دارد اما او چه فكر مي كند؟بي نقشي.

نه اينگونه نيست بار ها غمگين شد و نفس در سينه من حبس شد.

بغض كرد من گريه كردم نا اميد شد من پ‍ژمردم

آري گزيدم گريه كردم و هزاران بار مردم و هيچ نگفتم اصلا نميدانستم كه چه بگويم حال او اسم اين را چه مي

گذارد؟بي ميلي.

اين من هستم نه آنكه تو ميخواهي باشم.

نقش بازي كردن را دوست ندارم من همينگونه ام كه هستم دلي دارم سرشار از عشق باور كني يا نكني ابراز

كنم يا نكنم براي هميشه دوستت دارم

افكارت را كنار بگزار لحظه اي به قلبت رجوع كن او چه مي گويد؟

به حرفش بينديش     شايد او راست بگويد...

 
 

[+] نوشته شده توسط radin در 23:22 | |







 امروزمیخواهم ازنهایتها برایت بگویم

 


 

از نهایت دلتنگی

 


 

ازنهایت تنهایی

 


 

ازنهایت سکوت

 

 

 

و

 

 

 

ازنهایت دیوانگی

 

 

 

آغوشت را نه نمیخواهم

 

 

 

تنهاگوشت را میخواهم!

 

 

 

میخواهم سکوتم را بشنوی!

 

 

 

چراکه بهترین مترجم کسی است که سکوت را ترجمه میکند

 

 

 

چشمانت را میخواهم

 

 

 

میخواهم ببینی روزهای تنهاییم را که برایش اتظار میکشیدی

 

 

 

میبینی خارشدنم را؟

 

 

 

میبینی خردشدن غروری راکه اوازه اش گوش فلک را کرده بود؟

 

 

 

ببین

 

 

 

خوب ببین و لذت ببر

 

 

 

خوب تر ببین تا زخمهای کهنه ات التیام پیدا کند

 

 

 

ببین

 

 

 

خوب ببین . . .


[+] نوشته شده توسط radin در 23:9 | |







میتونم؟

 می‌تونم تو لحظه‌های بی‌کسیت، واسه تو مرحم  تنهایی باشم

می‌تونم با یه بغل یاس سفید، تو شبات عطر ترانه بپاشم

می‌تونم از آسمون قصه‌ها، واسه تو صد تا ستاره بچینم

می‌تونم حتی اگه دلت نخواد، واسه تو روزی هزار بار بمیرم
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
می‌تونم با یه سلام گرم تو، تا ابد زندگی‌مو آبی کنم

می‌تونم رو شونه‌های مردونت، دردامو با هق‌هقم خالی کنم

می‌تونم با تو به هر جا برسم، توی خواب اسمتو فریاد بزنم

می‌تونم قصه‌ی دیوونگیمو، توی کوچه‌های شهر داد بزنم

می‌تونم تا به همیشه پا به پات، توی هر قصه کنارت بمونم

می‌تونم زیر پر ستاره‌ها، واست از لیلی ومجنون بخونم

می‌تونه نگاه مهربون تو، منو تا مرز شقایق ببره

می‌تونه قشنگی برق چشات، منو از یاد حقایق ببره
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
می‌تونه دستای تو رو شونه‌هام، خبر از یک شب یلدا رو بده

می‌تونه بوسه‌ی تو رو گونه‌هام، واسه من نوید فردا روبده

می‌تونه صدای گرم خنده‌هات، همه قصه‌هامو رؤیایی کنه

می‌تونه گرمای مهربونیهات، همه زندگیمو مهتابی کنه

می‌تونه وجود سرد و خستمو، شوق دیدار تو مبتلا کنه

می‌تونه حس غریب بودنت، دردای زندگیمو دوا کنه
تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net
می‌تونی توخستگی‌های تنت، به من و شونه‌ی من تکیه کنی

می‌تونی با یه نگاه زیر چشم، دل کوچیکمو دیوونه کنی

می‌تونن رازقی‌یای باغچه‌مون، تا همیشه بوی دستاتو بدن

می‌تونن حتی اگه خودت نگی، واسه من از عشق تو خبربدن

می‌تونن همه تو این شهر بزرگ، منو دیوونه‌ی عشقت بدونن

بذاراز اینجا به بعد مردم ما، منو مجنون تو شعرابدونند


[+] نوشته شده توسط radin در 10:27 | |







 مرا از یاد 

خواهی برد و از یادم نخواهی رفت

 

مرا از 
یاد خواهی برد 
میدانم

 

ومن از دیدگان 
سرد تو یک روز می 
خوانم

 

سرود تلخ و غمگینخداحافظ

 

مرا ازیاد خواهی برد

 

 

 

واز یادم 
نخواهی رفت

 

مرا از یاد خواهی برد

 

که یک روز هم 
مرا از خویش خواهی 
راند

 

و قلبت را که روزی اشیان گرم عشقم بود

 

همراه خواهی برد

 

تو از 
یادم نخواهی رفت وچشمان 
تو هر 
شب

 

اسمان تیره احساس من را نور می پاشد

 

ومن با خاطراتت زنده خواهم 
بود

 

چه غمگینم از 
این رفتن

 

و از این روزهای 
سرد تنهایی چه 
بیزارم

 

مرا از یاد خواهی برد می دانم

 

ومی دانم که از یادم" نخواهی 
رفت
 "


[+] نوشته شده توسط radin در 10:18 | |







 توراحس میکنم 

هردم...

 

که
با چشمان زیبایت مرا دیوانه کردی...

 

من
از شوق تماشایت...

 

نگاه
از تو نمیگیرم....

 

تو
زیباتر نگاهم میکنی اینبار....

 

ولی...افسوس...این
رویاست....

 

تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....

 

تو
با من مهربان بودی...

 

واین
رویا چه زیبا بود....

 

ولی....
افسوس.... که رویا بود...

[+] نوشته شده توسط radin در 10:12 | |







 

 

دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است

شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است

کوه را با آن بزرگی میتوان هموار کرد

حرف نا هموار را هموار کردن مشکل است

 

در دریایی که که در آن نیست کسی یار کسی

یا رب ای کاش نیفتد به کسی کار کسی

 

دفتر عشـــق كه بسته شـد
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونیكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نمیكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم
 از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریكـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم
دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقـــت بود
بشنواین التماسرو
...............
.........
....
.

 

[+] نوشته شده توسط radin در 10:0 | |







 

پرسيد:

 به خاطر كي زنده هستي؟ با اينكه دلم مي خواست با تمام وجودم داد بزنم

"بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هيچ كس. پرسيد پس به خاطر چه زنده

 هستي؟ با اينكه دلم فرياد ميزد "به خاطر تو" با يك بغض غمگين گفتم به

خاطر هيچ چيز. ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك

 تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده

 است.


[+] نوشته شده توسط radin در 20:0 | |







عشق چیست؟

                                                         به کوه گفتم عشق چیست؟        لرزید.

     به ابر گفتم عشق چیست؟        بارید.
 
     به باد گفتم عشق چیست؟         وزید.
 
      به پروانه گفتم عشق چیست؟     نالید.
 
        به گل گفتم عشق چیست؟       پرپر شد.
 
و به انسان گفتم عشق چیست؟
 
 
                                اشک از دیدگانش جاری شد و گفت؟     دیوانگیست!!!
عشق
 

[+] نوشته شده توسط radin در 19:53 | |







 شعرای عاشقانه


غیر لیلی لایق این خانه نیست . .خانه دل جای هر بیگانه نیست

کوی مجنون جای هر دیوانه نیست

قلب مجنون به لیلی خوشتر است

غیر لیلی لایق این خانه نیست . . .
 .

 

بقیه رو ادامه مطلب ببینید


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط radin در 19:45 | |







ببار باران

بار باران 
که دلتنگم..مثال مرده بی رنگم 
ببار باران 
کمی آرام..که پاییز هم صدایم شد 
که دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شد 
ببار باران 
بزن بر شیشه قلبم..بکوب این شیشه را بشکن 
که درد کمتری دارد اگر با دست تو باشد 
ببار باران 
که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش
ببار باران 
درخت و برگ خوابیدن 
اقاقی..یاس وحشی..کوچه ها روزهاست خشکیدن 
ببار باران
جماعت عشق را کشتن 
کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن 
ولی باران ، تو با من بی وفایی 
توهم تا خانه ی همسایه می باری 
و تا من 
میشوی یک ابر تو خالی
ببار باران 
ببار باران..که تنهایم


[+] نوشته شده توسط radin در 19:31 | |







 


رسم روزگاره:


کسي که از ديدنش سير نشده اي زود از دنياي تو ميرود ، بدون اينكه حتي ردي و نشوني از خودش در دنياي


 تو به جا بزاره .چه آرزوهايي با او نداشتي ، چه آينده ي زيبايي را با او مي ديدي، فرصت نشد كه فقط يك بار


 سرت را بر روي شانه هايش بزاري و گريه کنی.


 

 

رسم روزگاره:


وقتي از هر روزي بيشتر به او نياز داري ، وقتي هنوز خوشبختي را در كنار او حس نكردي ، وقتي هنوز ترانه هاي


 عاشقي را تا آخر با او نخوانده اي ، دركمال ناباوري مي بيني كه او را در کنارت نيست . چه فكر پوچي بود كه


 دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهي رفت و او صورتت را پر از بوسه ميکند.


 

 

رسم روزگاره:


با خود گفتي اگر اين بار ببينمش دست او را مي گيرم ، خيلي محكم مي گيرم و نمي گذارم كه برود . او بايد


 براي هميشه ** بماند . دستي را گرفتي اما اين دست كيست كه خيلي سرده ؟ تو دست در دست تنهايي


 دادي . اون دست رهات نمي كنه !

 



[+] نوشته شده توسط radin در 1:17 | |







اعتراف

اعتراف های عاشقانه 

به ادامه مطلب بروید


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط radin در 23:57 | |







نامه عاشقانه

 نامه یک پسر عاشق به دختر مورد علاقه اش

حتما بخونید  به ادامه مطلب مراجعه کنید


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط radin در 23:34 | |







انشا

 انشای دانش اموز کلاس دوم دبیرستان  

خیلی باحاله ادامه مطلب ببینید


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط radin در 23:27 | |







 انواع بله گفتن عروس خانوم هااااااا


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط radin در 23:19 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد